ارزیابی اقتصادی استفاده از محصولات زیست فناوری در زنجیره تولید گوشت مرغ
- منتشر شده در سه شنبه, 06 اسفند 1398 11:08
مجری:
دکتر سمانه عابدی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی)
جهت دریافت نسخه پی دی اف گزارش "ارزیابی اقتصادی استفاده از محصولات زیست فناوری در زنجیره تولید گوشت مرغ" لطفا فایل زیر را دانلود کنید
از دیدگاه برنامه ریزی و توسعه، غذا از دو جنبه مختلف، هم به عنوان کالایی اقتصادی و هم به عنوان یکی از محورهای اصلی توسعه اقتصادی، نقش بنیادی در تامین استقلال کشور، سلامت جامعه و افزایش کارائی نیروی انسانی دارد (زهری، 1370). امنیت غذایی به معنای تضمین دسترسی فیزیکی و اقتصادی به یک برنامه غذایی متوازن برای جمعیت است، و این امر به علت چالش دائمی بین غذا و جمعیت از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در دهه های آینده تقاضا برای غذا، به دلیل رشد جمعیت و همچنین افزایش تقاضای سرانه برای هر نفر، فزونی خواهد یافت، از این رو به منظور تامین نیازهای اولیه غذایی، تدوین برنامههای صحیح اقتصادی، مدیریتی و بهداشتی در کشور دارای اهمیت ویژه ای است.
برای دستیابی به توسعه اقتصادی، اهمیت ارتقاء توان تولیدی آشکار میگردد و در راه افزایش تولید، بکارگیری هر چه بیشتر و بهتر منابع لازم است، ولی با توجه به کمیابی منابع تولید امکان به کارگیری هر چه بیشتر نهاده ها مقدور نمی باشد. تولید مهمترین رکن اقتصاد یک جامعه است. کوشش در جهت افزایش تولید ملی نقش مهمی در پیشرفت های اقتصادی هر کشور به جای می نهد (همدانی، 1385).
رشد جمعیت به ویژه در کشورهای در حال توسعه از یک سو و فقر غذایی در بخشهایی از کشورهای جهان از سوی دیگر، موجب شده است که موضوع دسترسی کافی به غذا برای پاسخ گویی به نیازهای اولیه بشر، هم چنان در دستورکار سیاستگزاران اقتصادی اجتماعی باقی بماند. صنعت طيور يکي از زير بخشهاي مهم و اساسي بخش كشاورزي به شمار ميرود. اين بخش از فعاليت به لحاظ تأمين بخش عمده اي از نيازهاي غذايي و پروتئيني كشور از اهميت شاياني برخورداراست.
با توجه به سرمایه گذاری های زیادی که در زمینه پرورش طیور و افزایش کمی واحدهای مرغداری طی سال های گذشته انجام گرفته، اما نتایج نشان از عدم بهره برداری کامل از کل ظرقیت بالقوه این صنعت دارد. از جمله دلایل عمدهی آن، می توان به نادیده گرفتن اصول اقتصادی، عدم شناسایی ساختار تولید و هزینه و عوامل موثر در تولید و هزینه و درجه اهمیت نسبی آنها، ضعف در مدیریت واحدها، بهرهوری پایین عوامل تولید، عدم کارآیی واحدهای تولیدی، کمبود مطالعات مربوط به خصوصیات ژنتیکی، سیستم نامناسب بازار و نوسانات قیمتی نهاده ها و ستاندهها و غیره اشاره نمود.
صنعت پرورش مرغ گوشتي يكي از زيربخش هاي مهم كشاورزي كشور است كه از كشاورزي دهقاني و سنتي فاصله گرفته و توانسته است با جذب سرمايههاي فراوان و به كارگيري فناوريهاي روز جهان جايگاه ويژه اي در توليد و اشتغال بخش كشاورزي پيدا كند. به همين سبب، اين صنعت نيازمند پيروي از روشهاي مديريتي نوين و مطابق با اصول اقتصادي و مديريتي جهت تأمين بيشترين بازده نيز ميباشد (رحیمی و کریمی، 1388). در این راستا بررسی ساختار زنجیره تولید و تبع آن هزینه تولید واحدهای مرغداری ضروری به نظر میرسد. چرا که بررسی در سطح خرد میتواند به شناخت بیشتر ابعاد اقتصادی و مدیریتی واحدهای مرغداری کمک کرده و در سطح کلان نیزدر تدوین سیاستها و برنامه ریزی های ملی در جهت رفع مشکلات و کاستیها موثر واقع شود.
ذرت به عنوان مهمترین منبع انرژي در تغذیه طیور است که حدود 60-75 % از جیره غذایی را تشکیل میدهد. در شرایط امروز 5/6 میلیون تن نیاز به آن احساس می شود. این در حالی است که میزان واردات از سال 1999 تا 2010 سیر صعودي داشته است. کاهش واردات در سال 2010 در واقع خروج برخی از واردکنندگان اصلی از بازار و همین طور توجه به ورود مختصر گندم دامی را در این سال نشان می دهد. از طرف دیگر قیمت ذرت در بازارهاي جهانی از حدود 100 دلار در هر تن به 320 دلار در سال 1390 افزایش یافته است. یعنی در عین حال که میزان واردات افزایش یافته، قیمت واحد ذرت نیز افزایش یافته است لذا باید ارز بیشتري جهت خریداري این ماده مهم پرداخت گردد. در سال 2012 تولید ذرت ایران 55 درصد نسبت به سال 2011 کاهش یافت. میزان واردات ذرت ایران در سال گذشته 5 میلیون تن و در سال 2012 ، 3 میلیون و 700 هزار تن و در سال 2011، 4 میلیون تن بوده است. میزان واردات ذرت ایران در سال 2013 افزایش 65/48 درصدی داشته است. بیشترین میزان واردات ذرت ایران طی 10 سال گذشته در سال 2013 به میزان 5/5 میلیون تن بوده است (وزارت کشاورزی آمریکا، 2014). محصول ذرت عمدتا برای خوراک دام و طیور استفاده میشود. خوراک دام 70 درصد قیمت تمام شده تولید محصولات پروتئین را شامل میشود. با نیاز به واردات و نیز عدم ثبات سیاستهای ارزی قیمت این محصول مرتب تغییر کرده و عموما افزایش یافته است و همچنان قیمت تمام شده محصولات پروتئینی را افزایش داده است.
همچنین کنجاله سویا نیز به عنوان مهمترین ماده پروتئینی است که حدود 30% از جیره را تشکیل می دهد. نهاده فوق، اهمیتی همانند ذرت داشته و در حال حاضر 5/2 میلیون تن نیاز وجود دارد. در ایران با توجه به آنکه تقریباً نزدیک به 2 میلیون تن از مجموع بیش از 5/2 میلیون تن کنجاله سویای مصرفی کشور مستقیماً از طریق واردات تأمين می شود، کنجاله سویا در سال های اخیر به یکی از مهم ترین اقلام وارداتی کشور تبدیل شده است. مطابق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران، کنجاله سویا در سال 1390 به لحاظ ارزش پس از فولاد، برنج، ذرت، محصولات فولادی، قطعات خودرو و دارو مهم ترین کالای وارداتی به کشور بوده که 765 میلیون دلار ارزبری داشته است. نکته قابل توجه در خصوص کنجاله سویا آن است که ایران هم در کنجاله سویای وارداتی و هم در کنجاله سویای تولید داخل وابستگی شدیدی به واردات دارد چرا که کنجاله سویای تولید داخل از محل واردات دانه سویا تهیه شده و محصول سویای داخلی سهم بسیار اندکی در تولید کنجاله سویای کشور دارد.
در سال هاي اخیر به علت استقبال مردم از گوشت مرغ توجه خاصی به پرورش و تولید طیور گوشتی مبذول گردیده است، ولی صنعت طیور به دلایل متعدد از جمله کیفیت نگهداري و عدم استفاده کار از منابع مربوطه رشد چشم گیري نداشته است، زیرا از ظرفیت هاي کشور بهره گیري لازم نشده و به صورت کامل استفاده نگردیده است. با توجه به مسائل بیان شده، امروزه مرغداران به دنبال روش هایی هستند که موجب بازدهی بهتر در این صنعت گردد، بدین منظور می توان جوجه هایی با کارایی بالا، افزایش وزین سریع، ضریب تبدیل مناسب و ماندگاري بالا تولید کرد و بدین وسیله موجب افزایش تولید گوشت در صنعت مرغداري شد. البته باید توجه داشت که افزایش سرعت رشد جوجه هاي گوشتی موجب بالارفتن هزینههاي تولید میگردد، بنابراین باید به مسائل مدیریتی توجه خاصی داشت تا بتوان از حداکثر توان ژنتیکی جوجه ها بهره برد(آرین و همکاران،1392).
غذا علاوه بر سلامت و لذت بخشی، سهم قابل ملاحظهای در هزینه های زندگی دارد. طی سال های اخیر هزینه مواد غذایی در ایران، همواره سهمی بین 22 تا 25 درصد از هزینه های خانوار شهری و تا 37 درصد از هزینههای خانوار روستایی را داشته است. علاوه بر اقتصاد داخلی، غذا در اقتصاد جهانی اهمیت بسیار بالایی داشته و در مواردی به عنوان ابزاری سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است.
دستیابی به عرضه باثبات مواد غذایی و تأمین امنیت غذایی جامعه یکی از مهمترین اولویتهای راهبردی ملی، با توجه به سند چشم انداز بیست ساله کشور است که باید با رویکردی نو در زنجیره تأمین فراوردههای غذایی مورد توجه قرارگیرد. تاریخ روابط بین کشورها نشان می دهد که کشورهای قدرتمند در بیشتر موارد از مواد غذایی به عنوان حربه های سیاسی علیه سایر کشورها بهره گرفته اند.
سازمان غذا و کشاورزی و سازمان برنامه جهانی غذا پیش بینی کردهاند که در یک دهه آینده روند افزایش قیمت مواد غذایی و در نتیجه بیشتر شدن تعداد فقرا در جهان ادامه خواهد داشت. در این شرایط این سازمان ها ورود هرچه بیشتر بخش خصوصی به صنعت غذا و افزایش سرمایه گذاری در این زمینه را دو راهکار اصلی برای مقابله با فقر اعلام کرده اند. همچنین گزارش جدید فائو حاکی از آن است که قیمتهای بالا و کمرشکن مواد غذایی اقشار آسیبپذیر بیشتری را به دام فقر خواهد کشاند. همچنین قیمتهای بالا تعداد بیشتری از کشاورزان، مصرف کنندگان و کشورهای فقیر را بیش از پیش با چالش تأمین هزینههای خوراک درگیر خواهد کرد. بنابراین لازم است برنامه هایی جهت بهبود وضعیت دسترسی مردم به غذا با هزینه کمترصورت گیرد. در این میان استفاده از زیست فناوری در زنجیره تولید مواد غذایی حائز اهمیت میباشد.
زیست فناوری در بخش کشاورزی که تأمینکننده نیاز غذایی بشر از هزاران سال پیش تاکنون بوده است تأثیر عمیق داشته است تا آنچه واقعا بشر خواهان آن است را برای وی تأمین نماید. زنجیره تولید مواد غذایی یکی از مستعدترین زمنیههای حضور و فعالیت زیست فناوری میباشد زیرا این صنعت برای برآورده ساختن نیازهای غذایی سالم، ارزان، بهداشتی و کافی برای جمعیت کنونی و آینده نیاز به روشهای جدید، سریع و کاربردیتر دارد که میتواند آنها را در دنیای زیست فناوری بیابد. در این میان پرورش مرغ گوشتی به دلیل رشد سریع، سهولت تغذیه، استفاده از فضای متراکم و همچنین ضریب تبدیل پایین نسبت به سایرفرآوردههای پروتئینی از مزایای ویژه برخورداراست. به طوری که از نظرحجم سرمایه گذاری و تعداد افراد شاغل در آن یکی از صنایع مهم محسوب شده و توانسته با بهرهگیری از دستاوردهای علمی در زمینه های مختلف به سرعت پیشرفت نماید (اصفهانی، 1389 ). در کشور ما نیز طی دهههای اخیر عواملی از قبیل بالا رفتن سطح درآمد و قدرت خرید مردم، تغییرات الگوی مصرف خانوار، پیشرفت تکنولوژی و توسعه اقتصادی باعث گردیده که مرغداری صنعتی جای خود را در اقتصاد ملی باز کند.
امروزه هدف مرغداران، به دست آوردن حداکثر تولید با کمترین هزینه است. به طور کلی مقایسه میزان تولیدات، تعداد طیور و متوسط وزن لاشه نشان می دهد که مشکل عمده کشور، نه در تعداد واحدهای مرغداری و طیور نگهداری شده، بلکه در بهره وری پایین عوامل تولید، عدم کارائی واحدهای تولیدی، ضعف در مدیریت واحدها، نادیده گرفتن اصول اقتصادی، عدم شناخت عوامل موثر بر تولید و درجه اهمیت نسبی آن ها و کمبود مطالعات مربوطه، سیستم بازار نامناسب، نوسانات قیمت نهاده ها و ستاده ها، نارسائیهای خدماتی، مسائل بهداشتی، درمانی و تغذیه و... می باشد (بی نام، 1375؛ بی نام 1387 الف؛ بی نام 1388 ب؛ بی نام 1388 ج). این در حالی است که میتوان با بهره گیری از فناوریهای زیستی، ضریب تبدیل را بهبود بخشید و تولید را افزایش داد، بنابراین با هزینهي کم و فضایی محدود میتوان به بیشترین مقدار تولید دست یافت (پور رضا و صادقی، 1386).
همچنین با توجه به اینکه یکی از دغدغه های تولیدکنندگان، تامین هزینه خوراک و تغذیه طیور است (به طوری که ۷۰ درصد هزینه ها را خوراک تشکیل میدهد) می توان با بهرهگیری از فناوری های زیستی روز منجر به کاهش این هزینه و قیمت تمام شده آن گردید و به سود مناسبی دست یابند. مهمترین گام در تولید خوراک دام و طیور تأمین مواد اولیه آن یعنی ذرت و سویا میباشد. از این رو خوراک دام و طیور وابستگی شدیدی به بخش کشاورزی دارد و تغییرات عوامل مؤثر در کشاورزی به این صنعت مرغداری ها منعکس شده و آن را متأثر میسازد. افزايش قيمت نهادههاي كشاورزي و بويژه كود و سموم شيميايي در سالهاي اخير، توليد محصولات كشاورزي را تحت تأثير قرار داده است. در این میان استفاده بهرهگيري از آخرين فنون توسعه يافته و تكنيكهاي نوين براي اعمال مديريت پايدار در توليدات كشاورزي، از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه کاربرد نهاده های زیستی به عنوان جایگزین یا مکمل نهاده های شیمیایی، با هدف کاهش اثرات محیط زیستی و نیز کاهش هزینه هاي تولید، مورد توجه روزافزون میباشد. اما نکتهای که باید به آن توجه شود این است که، به علت نبود امکان محاسبات کمی و دقیق، در تصمیمگیریها و سیاستگزاریهای کلان آنچنان که باید به مقوله زیست فناوری توجه کافی نشده است. اگرچه کمی نمودن منافع حاصل از کاربرد زیست فناوری در کشاورزی، به منظور روشن ساختن اهمیت آن، ممکن است در عمل پیچیده باشد، اما امروزه در گستره جهانی تلاش میشود تا ارزش منافع حاصل از آن با بهرهگیری از تئوریهای اقتصادی گوناگون برآورد شود. به طوری که در جهت استفاده بهینه و مدیریت صحیح منابع طبیعی، مؤثر واقع شود. در این راستا با توجه به اهمیت موضوع، در مطالعه حاضر سعی بر آن است تا به تعیین مازاد اقتصادی ناشی از استفاده از نهادههای زیستی در زنجیره تولید گوشت سفید، پرداخته شود. بدیهی است که با مدیریت صحیح و برنامه ریزی اصولی در جهت بهرهگیری مطلوب از منابع موجود در زنجیره تولید گوشت مرغ، می توان بهره وری عوامل تولید در این بخش را بهبود بخشید و بدین ترتیب بخش اعظمی از نیازهای پروتئین جامعه را مرتفع ساخت و ارز حاصل از صرفه جویی در نهاده های وارداتی و همچنین صرفه جویی ارزی به خاطر عدم واردات گوشت مرغ را در مسیر سرمایه گذاری، جهت توسعه کشور استفاده نمود.
امروزه با توجه به محدوديت منابع موجود در كشور، تكنولوژي نقش مهمي در صرفهجويي مصرف نهادهها و عوامل در توليدات كشاورزي داشته است. در اين راستا يكي از عوامل افزايش بهرهوري در بخش كشاورزي، استفاده از فناوریهای نوین است. در این میان بیوتکنولوژی از اهمیت ویژهای برخوردار است. به طوری که بدون به كارگيري آن نمیتوان به دگرگوني و تحول در كشاورزي دسترسي پيدا نمود. جوامعي كه قابليت بيشتري در علم و تكنولوژي داشته باشند از دستاوردها و منافع حاصل از زيست فناوري بيشتری بهرهمند میشوند. هدف از به كارگيري بیوتكنولوژي، دسترسي به محصول بالاتر و اقتصاديتر ميباشد. اما نکتهای که باید به آن توجه شود به علت نبود امکان محاسبات کمی و دقیق، در تصمیمگیری ها و سیاستگزاریهای کلان آنچنان که باید به مقوله بیوتکنولوژی، توجه کافی نشده است. لذا در مطالعه حاضر سعی بر آن است تا با استفاده از تئوری های اقتصادی به، ارزش اقتصادی ورود محصولات زیست فناور در زنجیره تولید گوشت مرغ، تعیین گردد. بنابراین در راستای دستیابی به هدف اصلی، اهداف فرعی به صورت خلاصه به شرح ذیل میباشد:
- تشریح فرایند زنجیره تولید غذا و نقش زیست فناوری در آن
- تعیین ارزش افزوده زنجیره تولید مبتنی بر زیست فناوری
- محاسبه میزان مساعدت زیست فناوری به تولید ناخالص داخلی
یکی از روش های افزایش تولید، افزایش بهرهوری نهاده های مورد استفاده با بکارگیری بهینه تکنولوژی موجود می باشد که تجربه کشورهای توسعه یافته ما را به این واقعیت رهنمون می سازد. با توجه به اینکه یکی از خصوصیات مشترک کشورهای در حال توسعه بهرهوری پایین عوامل تولید و تکنولوژی مورد استفاده در واحدهای تولیدی است، توجه هر چه بیشتر به این راه کارها جهت نیل به توسعه اقتصادی ضروری میباشد. کشور ایران نیز علی رغم برخورداری از منابع قابل توجه کشاورزی و دامپروری به دلیل وجود نارسایی های متعدد از نیل به اهداف توسعه بازمانده است. مصرف مرغ در سال های اخیر به طور وسیعی جهت تغذیه انسان مورد استفاده قرار گرفته است. پرورش مرغ گوشتی به دلیل رشد سریع پرنده، سهولت تغذیه، استفاده از فضای بسته و متراکم و همچنین بالا بودن راندمان تولید نسبت به سایر محصولات پروتئینی از مزایای خاصی برخوردار می باشد. لیکن در حال حاضر به دلیل عدم رعایت اصول صحیح مدیریتی، بهداشتی و همچنین استانداردهای فنی در تولید و پرورش مرغ، خسارات قابل توجهی در وهله اول به تولید کنندگان و سپس به جامعه و اقتصاد ملی وارد می آید (دشتی و یزدانی، 1374).
مطالعه حاضر در پنج فصل انجام شده است. در فصل اول کلیات موضوع مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه در فصل دوم به مروری بر ادبیات موضوع و مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق نیز در فصل سوم ارائه شده است. در ادامه در فصل چهارم تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق انجام شده است. در نهایت در فصل پنجم جمعبندی نتایج و پیشنهادهای حاصل از تحقیق، ارائه شده است.
ادامه مطلب در فایل پی دی اف ارائه شده است.