ارتباط سرطان و سموم کشاورزی در ایران
- منتشر شده در سه شنبه, 16 آبان 1396 16:41

تحقیقات نشان ميدهد باقيمانده سموم در محصولات كشاورزي موجب انواع بيماريها ميشود و كشورها برنامههاي مختلفي براي مقابله دارند. اما افزايش چند برابري سرطان و ديگر بيماريهاي عجيب و غريب در ايران تا چه اندازه با باقيمانده سموم محصولات كشاورزي ارتباط دارد؟
طي سالهاي گذشته استفاده از سموم كشاورزي و كودهای شيميايی براي افزايش توليد محصولات كشاورزي به دليل تقاضاي بيش از اندازهاي كه در جهان دارد، افزايش يافته است.
جمعيت جهان بر اساس آمار سازمان خواروبار جهاني(فائو)، تا سال 2040 حدود 9 ميليارد نفر خواهد شد كه نياز است براي تغذيه اين همه مردم ميزان توليد محصولات كشاورزي و غذا دو برابر شود
كشاورزان براي مبارزه با انواع بيماريها و آفتهاي گياهي كه توليد محصولشان را به خطر مياندازد از انواع سموم شیمیایی استفاده ميكنند و طي سالهاي گذشته به دليل فراواني آفت و بيماريها و تنوع آنها ميزان مصرف سموم هم بيشتر شده است.
مصرف كود شيميايي هم روز به روز بيشتر ميشود چرا كه مصرف يك كيلو كود شميمايي توليد محصول كشاورزي را تا 7 برابر افزايش ميدهد.
باقيمانده سموم محصولات كشاورزي (residue) به آفت كشهايي مربوط ميشود كه در غذا و محصولات كشاورزي باقي ميماند. باقيمانده سموم استانداردهايي دارد كه اگر رعايت نشود باعث بيماري در انسان خواهد شد. در كشورهاي مختلف مؤسساتي است كه اين استانداردها را تدوين ميكنند كه معروف به MRL است.
ورود اين باقيمانده سموم به بدن اسنان ميتواند سلامتي تهديد كند. يا اگر سموم تماس مستقيمي با افراد داشته باشد ميتواند بسيار مضر باشد. بسياري از اين باقيماندههاي شيميايي ميتواند براي محيط نيز خسارتزا باشد و حتي ميتواند زنجيره غذايي را كه در اين زنجيره گوشت، ماكيان و ماهيها، روغن سبزيجات، آجيل است را تحت تاثير قرار دهد.
بررسي وضعيت آفت كشها بعد از جنگ جهاني دوم آغاز شد و آفت كشهاي شيميايي يكي از مهمترين ابزار براي كنترل آفت محسوب ميشد. 2 نوع آفت كش موسوم به نسل اول و نسل دوم وجود دارد. آفت كشهاي نسل اول در اوايل سال 1940 استفاده ميشد كه در آن موادي محتوي ارسنيك، جيوه و سرب وجود داشت. اين نوع سمها بسيار فراوان بود چرا كه با سم بسيار قوي كه داشتند سريع آفات را از بين ميبردند.
نسل دوم آفت كشها از تركيبات ارگانيك تشكيل ميشد.و رشد فزاينده اين نوع سموم در اواخر سال 1940 و بعد از اينكه پائول مولر سم DDT را در سال 1939 كشف كرد اتفاق افتاد. اين نوع آفت كشها به طور گسترده به دليل تاثيرگذار بسيار خوبي كه داشتند استفاده شد.
در سال 1946 به دليل اثرات مضري كه اينگونه سم براي ساير گياهان و حيوانات غير هدف داشت، مردم كمتر استفاده كردند. مردم از مشكلاتي كه باقيمانده اين نوع سم داشت آگاه شدند و فهميدند كه خطرات آن براي سلامتي بسيار زياد است.
در سال 1960 راشل كارسون نوشت: عنوان «بهار خاموش» را اثرات خطرناك DDT عنوان كرد. بنابراين بسياري از كشورها قوانيني را براي كاهش اثرات باقيمانده سموم، علف كشها وضع كردند.
هر كشوري شرايط را بر اساس سياست كشورش منطبق كرد و مقررات MRL و ADI را منعقد كردند.
سطح كاربرد اين مقررات توسط كشورهاي مختلف متفاوت بود چرا كه شكل كشاورزي در اين كشورها بر اساس شرايط جغرافيايي و آب و هوايي بسيار متفاوت بود.
بر اساس اين گزارش برخي كشورها در حال حاضر MRLهاي بينالمللي استفاده ميكنند كه از آن جمله كدكس و الايمنتاريست است كه توسط فائو (سازمان خوار و بار جهاني و سازمان بهداشت جهاني) در سال 1963 براي بهبود استانداردهاي غذايي وضع شد.
در اين مقررات راهنماييها و پيشنهاداتي براي سلامتي غذا آمده است. در حال حاضر كدكس 185 عضو دارد.
در سپتامبر 2008 اتحاديه اروپا MRLبازنگري شده را براي هزار و 100 آفت كش كه در جهان مورد استفاده قرار ميگيرد را اعلام كرد.و اين فهرست بازنگري شده نسبت به نوع قبلي بسيار ساده شده بود و برخي آفت كشهاي جديد نيز به آن اضافه شده بود.
وضعيت باقيمانده سموم و MRL ها در كشورهاي مختلف:
نيوزيلند
سازمان استاندارد غذايي نيوزيلند استانداردهايي را براي افزايش سطح كارايي آفت كشها و تاثير اندك باقيمانده سموم در غذا تعيين كرده است. مقامات بهداشت سلامتي غذا در نيوزيلند MRLهايي را براي كشاورزان خود تعيين كردهاند.
انگلستان
در اين كشور رصد باقيمانده سموم در انگلستان در سال 1950 آغاز شده و از سال 1977 تا 2000 اين كار توسط حزب كارگري در باقيمانده سموم (WPPR) انجام شد. اين حزب مشاورههايي را به دولت براي سلامتي آفت كشها و همچنين آژانسهاي غذايي مطرح ميكرد.
آمريكا
در آمريكا نوسان باقيمانده سموم توسط مؤسسه EPA مشخص ميشد كه بايد باقيمانده سموم محصولات كشاورزي كمتر از ميزاني كه اين موسسه تعيين ميكرد، ميشد و همچنين مؤسسه اطلاعات اينترنتي را به كشاورزان ارائه ميكرد. به منظور دسترسي به اطلاعاتي كه آفت كشها براي سلامتي انسانها دارند مؤسسه EPAتك تك آفت كشها را آناليز كرده و تركيبات و نيز تاثيرات آن را بررسي ميكرد.
همچنين در اين بررسيها تاثيرات زيستمحيطي نيز لحاظ ميشد. در آمريكا مؤسسه غذا و دارو، (FDA و USDA به طور مرتب سلامتي غذا و تاثير احتمالي باقيمانده سموم را بررسي ميكند.
ژاپن
در ژاپن مسئله باقيمانده سموم توسط فود سيو تي اكت و همچنين ميزان نوسان آفت كشها توسط وزارت بهداشت و رفاه كنترل ميشود و همچنين توسط كميته سلامت و نظارت دارو كنترل ميشود.
چين
در چين وزارت بهداشت و وزارت كشاورزي مشتركا سازوكاري را براي پيگيري موارد مرتبط با باقيمانده سموم و استانداردهاي وضع شده پيگيري ميكنند و مرتب اين استانداردها را بر اساس قوانين سلامت غذايي كه توسط شوراي دولت اعلام ميشود به روز ميكنند. آنها اين استانداردها را در پاسخ به مردم چين مرتب بهبود و ارتقا ميدهند.
تاثير بر سلامتي
بر اساس اين گزارش بسياري آفت كشها با هدف از بين بردن آفت انجام ميشود كه سازوكار آنها از كار انداختن سيستم عصبي آفت است. بنابراين به واسطه مشابهتي كه در بيوشيمي مغز ارگانيسمهاي مختلف وجود دارد ترديدهايي هست كه اين گونه مواد شيميايي تاثير منفي بر سلامت انسان داشته باشد.
مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه پيوستگي مثبتي بين تاثيرگذاري اين نوع سموم براي ارگانيسمها و از جمله انسان وجود دارد و حتي احتمال ايجاد انواع سرطان نيز را دارد. اگرچه احتمالا بسياري از مردم در معرض اين نوع سموم قرار نگيرند اما باقيمانده سموم كه از طريق ميوهها، سبزيجات و غذا به آنها منتقل ميشود تحت تاثير قرار ميگيرند.
در چين بسياري اتفاقات بعد از استفاده علف كشها رخ داده است. در اگوست سال 1994 اتفاقات عجيب و غريبي رخ داد كه موجب مسموم شدن بسياري از سيبزمينيها شد. چرا كه كشاورزان محلي دانش كافي در زمينه استفاده از حشرهكشها نداشتند و آنها آفت كشهايي با درجه سميت بالا موسوم به پاراتيون را به جاي تري كلروفان استفاده كردند و نتيجه اين شدكه بيش از 300 نفر مسموم و سه نفر جان باختند.
همچنين مورد ديگري بود كه در آنجا بسياري از دانشآموزان مسموم شدند و كار 23 نفر آنها به بيمارستان كشيد چرا كه آنها داراي سبزيهايي كه داراي باقيمانده سموم بودند، را مصرف كرده بودند.
نوروتوكسينها و مواد شيميايي ديگر آفت كشها تهديد بسيار بزرگي براي مغز و سيستم عصبي انسانهاست. وجود آفت كشها در نمونههاي ادرار دلالت دارد به اينكه اختلالات بيشفعالي، اوتيسم و مشكلات عاطفي و رفتاري در كودك ميتواند داشته باشد و احتمالا مراحل رشد آنها به تاخير بيفتد.
تحقيق پايان نامهاي كه به زبان انگليسي با عنوان تاثير آفت كشها بر سلامتي كشاورزان در منطقه «فسا»ي ايران منتشر شد نشان ميدهد كه آفت كشها تاثيرات بسيار بدي روي سلامتي كشاورزان داشته و بايد برنامههاي آموزشي براي اينگونه كشاورزان انجام شود كه ميزان خطراتي كه براي سلامتي آنها دارد را كاهش دهد.
همچنين پيشنهاد شده است كه درباره عاملهايي كه باعث ايجاد اينگونه خطرات ميشود بررسي بيشتري شود.
اين تحقيق بر روي 200 كشاورز مرد، انجام شد كه متوسط سن آنها 46.65 سال با 21 سال سابقه كار كشاورزي و 55 درصد بيسواد بودند. و تقريبا 86 درصد آنها نوعي آفت كش ارگانوفسفر استفاده كرده بودند.
به علاوه استفاده از آندوسولفان كه ممنوع است را نيز اين كشاورزان استفاده كرده بودند. در اين تحقيق آمده است كه منطقه فسا 37 هزار و 500 آكر زمين كشاورزي دارد و گندم مهمترين محصول اين منطقه است كه 69 درصد سمپاشي توسط تراكتور انجام ميشود و 26 درصد توسط پمپهاي پشتي سمپاشي ميشود و 5 درصد توسط مخزنهايي كه كشاورزان حمل ميكنند، انجام ميشود.
يافتههاي اين تحقيق نشان ميدهد 22.5 درصد از كشاورزان به واسطه سمپاشيهايي كه انجام داده بودند حداقل يك بار مسموم شده بودند. 16.25 به دكتر رفته بودند و 2 درصد كارشان به بيمارستان كشيده شده بود. همچنين يافتههاي اين تحقيق نشان ميدهد تنها 22 درصد اين كشاورزان دستورالعملهاي صحيح مصرف سموم و نوع سمپاشي را ميدانستند و همچنين اين تحقيق نشان داد كه دانش كشاورزان درباره كاربرد علف كشها ميتواند تاثير بسيار زيادي درباره كاهش اثرات منفي آن داشته باشد.
42 درصد كشاورزان قوطيهاي خالي سموم را در مزرعه رها ميكردند و تنها 31 درصد آنها اين قوطيها را در محيطي امن كه سلامتي را تهديد نكند، ميگذاشتند. 33 درصد آنها اطلاعاتي درباره خطرات علف كشها نداشتند و 50 درصد اين كشاورزان بعد از سمپاشي دچار سرگيجگي و تهوع ميشدند.
در كشور ما استانداردهاي صحيح براي مصرف سموم كشاورزي وجود دارد و كشاورزان دانش كافي در موردسموم و علف كشها دارند؟ افزايش چند برابري سرطانها و ديگر بيماريهاي عجيب و غريب در كشور تا چه اندازه با باقيمانده سموم كشاورزي در محصولات مرتبط است؟
گروه: امنیت غذایی
دیدگاهها
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا